-
خدا چقدر تو بزرگی...
1386,11,09 20:46
بنده ی من! نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است... خدایا! خسته ام. نیمه شب یازده رکعت بخوانم؟ بنده ی من! قبل از خواب این سه رکعت را بخوان... خدایا سه رکعت زیاد است! بنده ی من! قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو: «یا الله» خدایا من! در رخته خواب هستم و اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد! بنده ی من! همان جا که دراز...
-
آدمیت مرده
1386,11,09 20:42
از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون حضرت هابیل از همان روزی که فرزندان آدم، زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید، آدمیت مرده بود! گرچه آدم زنده بود..
-
انتها
1386,11,09 20:39
انتهای راه مرگ است … تکامل در انتهاست …. هیچ چیز کامل نیست … یک معادله با سه مجهول....
-
زندگی؟!
1386,11,09 20:37
شاید آن روزی که سهراب نوشت: تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پر درد گل یاس نداشت ا ین چنین باید گفت: هر گلی هم باشی، چه شقایق، چه گل یاس زندگی اجبار است...
-
تلخ و شیرین....
1386,11,08 22:27
تلخ و شیرین.... و پزشک آخرین نسخه کودک را پیچید. ـ شش ماه دیگه، شربت شیرین مرگ. چادر، پناهگاه کودک شد و دستان کودک در دستان مادر آرام گرفت. ـ خدا رو شکر مامان چون من از دواهای تلخ خیلی بدم میاد. و مادر چه معصومانه اشک های خود را در خنده های کودک گم کرد.
-
شاید...
1386,11,08 22:25
همیشه آنقدر ساده نرو. و مگذر. لااقل نگاهی به پشت سرت کن...! شاید کسی در پی تو میرود و نامت را با صدای بی صدایی فریاد میزند...! و تو....هیچ وقت او را ندیده ای...
-
عاشقی؟
1386,11,08 22:21
مردان در صید عشق به وسعت نا منتهایی نامردند! گدایی عشق میکنند تا وقتی مطمئن به تسخیر قلب زن نشدند، اما همین که مطمئن شدند، مردانگی را در کمال نامردی به جای می آورند! "دکتر علی شریعتی" عاشقی؟؟ پس گوش کن! اینو بدون که یه عاشق هیچ موقع آبرو نداره! بدون، عاشق به امید عشقش زنده ست! بدون، یه عاشق عاشق کشی بلد نیست! بدون، یه...
-
تنها یاد تو
1386,11,07 18:25
تنها یاد توست که در تنهایی به دادم میرسد. تنها یاد توست که دنیای پر تلاطم مرا آرامش میدهد. هر گاه از همه دلگیر میشوم. از دنیا فاصله میگیرم به یاد تو میمانم. تو می مانی و یادت... آنگاه : آسوده و فارغ از دنیا به سوی تو می آیم . پس رویت را از من مگردان!!!
-
مرا....
1386,11,07 18:21
مرا به یاد خواهی آورد آنچنان که باران غبار را ازسنگ قبر کهنه ای می شوید تا نام فراموش گشته ای بدرخشد از پس سالها تو مرا به یاد خواهی آورد....
-
دلم برای باران تنگ شده است....
1386,11,07 17:56
دلم برای باران تنگ شده است، دلم برای صدای قطره هایش تنگ شده است دلم تنگ است برای پرسه در زیر باران، بارانی که به من آموخت رسم زندگی را .... دلم تنگ است برای صدای غرش آسمان، برای ابرهای سیاه سرگردان، برای زمستان ...... در آن روزها بارانی بود برای قدم زدن در زیر آن و خالی کردن دل های پر از غم ! مدتی است که دیگر نه...
-
تنهایی
1386,11,06 20:50
یاد من باشد تنها هستم. ماه بالای سر تنهایی است.
-
میروم
1386,11,05 14:50
می روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه خویش بخدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه خویش می برم، تا که در آن نقطه دور شستشویش دهم از رنگ گناه شستشویش دهم از لکه عشق زینهمه خواهش بیجا و تباه می برم تا ز تو دورش سازم ز تو، ای جلوه امید محال می برم زنده بگورش سازم تا از این پس نکند یاد وصال ناله می لرزد، می رقصد...